تمام مهر تو را ،
بی بهانه می خواهم
کلام عشق تو را
با ترانه میخواهم
بیاو گوشه چشمی،
به شکر این همه حسن
نگاه پاک تورا
عاشقانه میخواهم
اسیرنرگس چشمت ،
منم من بیدل
غلام و بنده راهت ،
فسانه می خواهم
شکسته زورق قلبم ،
بدست موج بلا
وزان کرانه امنت ،
اعانه میخواهم
رهین منت آنکس ،
که بود اهل نظر
تو را بسان فلک ،
بی کرانه می خواهم
غریق ورطه عشقم ،
بریده از بودن
برای دادن جان ،
یک نشانه میخواهم
موضوعات مرتبط: عاشقانه هااشعار کلاسیکرادیو شما _ دکلمه شاعردفتر عاشقانه ها + دکلمه شاعر
اومدی ،
یه روز ، تو یک
صبح بهاری
که می خوند
ترانه عشق و
قناری
من شدم
مست دوتا
چشم سیاهت
دست و پا
بستهء اون
ناز نگاهت
خونه کردی ،تو دلم ،
به این نشون
جان مریم ،
گل پاک و مهربون
توشدی
توان هر دو
پای بسته
مرحم و
دوای این
دل شکسته
منو بردی
تا دیار
آشنایی
تا به شهر
عشق و شور
و روشنایی
بال پرواز منی ،
تو اسمون
جان مریم ،
گل پاک و مهربون
حالا عطر
تو پیچیده،
توی خونه
شاخه خشک
درخت
زده جوونه
دیگه بلبل
توی باغ
ترانه سازه
بهترین
ترانه رو
برات می سازه.
معنی
شعر منی ،
به هر زبون
جان مریم ،
گل پاک و
مهربون
بی تو من
مرده و دلخسته
و زارم
با تو حتی
تو خزون
فصل بهارم
منم اون
گم شده
تو راه نجاتی
من مثه
ماهی و تو
آب حیاتی
من دوست
دارم تو رو ،
تا پای جون
جان مریم ،
گل پاک و
مهربون.
موضوعات مرتبط: عاشقانه هااشعار کلاسیکترانه
عشق را باید دوباره
مشق کرد
بر تن پر راز هستی
نقش کرد
عشق را باید دو باره
رو نوشت
درس عشقی را که
مجنون می نوشت
عشق را باید
چو جامی سر کشید
مستی اش را
چون قبا در بر کشید
عشق را باید
که خونی تازه داد
تازه خونی
بی حد و اندازه داد
عشق را باید
ز پای دار گفت
عشق را باید
به یار غار گفت.
موضوعات مرتبط: عاشقانه هااشعار کلاسیک
عشق را با سر دویدن ،
عاشقی ست
عشق را با خون رسیدن ،
عاشقی ست
میدهم سر در مسیرت ،
بی بها
می کنم جانم فدایت ،
تا خدا
در رکابت بی مهابا
میدوم
وز پی ات با سر ،
نه با پا ،
میدوم
تا گل عشقم
ز بستان
چیده ای؟
در جهان عاشق تر
از من دیده ای؟
قصه را پایان ،
که این تن
خویش نیست
جز ره عشقم ،
رهی در
پیش نیست.
موضوعات مرتبط: عاشقانه هااشعار کلاسیک
در آسمان شب وقتی
نگاه می کنم از منظر نگاه .
می بینمت ،
که تماشا نشسته ای مرا .
می پیچید این صدا
که چرا ؟
هان ،
بگو چرا ؟
من باور تورا
هزار بار به کاغذ نوشته ام.
اما هنوز
باور نکرده ام تورا.
می پرسم از ،صفا
که چرا ؟
هان،
بگو چرا ؟
گفتی ستاره ای،
سمری داری از خودت .
من در صدای تو
نه شنیدم صدای پا .
پاسخ بده مرا
که چرا ؟
هان ،
بگو چرا ؟
از من مرنج ،
رنج مرا هم علاج کن .
از خود بگو به من
به من تازه آشنا .
ازمن مپرس چرا
که چرا ؟
هان ،
بگو چرا ؟
موضوعات مرتبط: عاشقانه هااشعار کلاسیکرادیو شما _ دکلمه شاعردفتر عاشقانه ها + دکلمه شاعر
در اتاقی کوچک و باریک
چشم تو آتشی به جان افکند
درشبی سرد و مطلقا تاریک
تن تو گرم بر تنم پیچید
بوی عطرت مرا هوایی کرد
لب من بوسه برلبت می زد
لب لعل ، توهمنوایی کرد
موضوعات مرتبط: عاشقانه هااشعار کلاسیک
برای مرور کامل اشعار بر روی
ادامه مطلب
بزنید
موضوعات مرتبط: تک بیتی هاصنایع بدیع ابداعی خودمدو آنه - مزوجاتگشتانه - ترجیع بند مربععاشقانه هاشعر نواشعار کلاسیکاجتماعیاتگوناگونکشکول متفرقه جاتبداهه سراییشوخی با یزرگان شعر و ادب پارسیبداهه استاد فرمودند ، من عرض کردمدر رسای دوستاندر مذمت نا اهلانعارفانه هاکفریاتترانهرادیو شما _ دکلمه شاعردفتر عاشقانه ها + دکلمه شاعر
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 76 الی .....
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 51 الی 75
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 26 الی 50
تک بیت های عاشقانه _ سری اول _ شامل ابیات 1 الی 25
جان بسر
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 7
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - بچه محل
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 6
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 5
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 4
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 3
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 2
بداهه فرمودند ، عرض کردم -1
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - ما چه لایق
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - شاخ سبیل همایونی
حس خوبی است حس تهرانی
باید ببینم تا به کی
زمستان رفت وماندت رو سیاهی
خدا رحمت کند سیمین ما کو؟
قصه فیل و آن شب تاریک
منم و لا اله الا او
به گمانم که عاشقت هستم.
بگو از جان ما چه می خواهی؟
چون چربی و قند و اوره بالاست
سر راهت
تو تنها نیستی
من آدمم
تنهایی ممتد
مسلخ عشق
گرمای خورشید
چلچراغ
سکوت
نه تو عاشق شده ای
فلبت را ربوده ام
دلم را
و من همیشه فریادم
زبان احساسم
شام تا شام
بیات عشق
همیشه عاشق
آغاز
دو چشمت
خانه دوست کجاست
اهل حقم
توهم
کبر و غرور
سی سال حماقت
آدم و حوا