بداهه فرمودند:
من فدای ساقی و، آن ساق ، سیمین اش حسین.
دست خود را اندکی ، از پاچه بالاتر ببر.
یادتان باشد در این حالت دو تا لیمو ناب
ضامن طعم لذیذ و عالیِ ،آن پاچه هاست.
عرض کردم :
التماس بی التماس ، برخیز و تا بازار رو
خمره ها خالی شده از میگساری های تو
موضوعات مرتبط: بداهه استاد فرمودند ، من عرض کردم
الا استاد ای یار گرامی
رفیق و همدمم ، ای جان جانی
بده رخصت که در بزمت بشینم
بگیرم ، یک دو جامی ، زود وآنی
بدان من حاضر و آماده هستم.
بمحض آنکه یک ابرو تکانی.
برایت گفتم این شعر بداهه
بدانی تا بدانی تا بدانی
برو می گوی با بچه محله هات
که با من هم محل بوده ، فلانی
موضوعات مرتبط: بداهه استاد فرمودند ، من عرض کردم
شیطان بزرگ و من ، دیریست که هم وندیم
بر دولت اسلامی زین ، نکته همی خندیم
از حسن چنین دینی ، کشورشده ویرانه
یک سوی پر از جنده ، آنسو پر دیوانه
عرض کردم:
به به استاد خوش خبر باشی
سر خوش و شاد و گل پسر باشی
درکنار عیال خود در راه
شانه با شانه سر بسر باشی
بروی در بلاد شهر فرنگ
یا که عازم به کوه و بر باشی
دُم زنی دائما ، به خمخانه
مست و مدهوش ، جامه تر باشی
مانده شعرت به صفحه کاغذ
یکصد و ده بهار ، مستمر باشی
موضوعات مرتبط: بداهه استاد فرمودند ، من عرض کردم
فرمودند :
روده راست کجا در شکمم می یابی
که سروشی برسید و همه را غارت کرد.
ما به دلدار سخن با دل خود می گوییم.
چه به این کار دل و روده من
عرض کردم:
جان استاد مزن جوش که این شیخ اجل
خود به زور دگنک زور چپان خواهد کرد.
موضوعات مرتبط: بداهه استاد فرمودند ، من عرض کردم
فرمودند:
بیا و ، دست و دلبازی رها کن
بیا رحمی بر ین اهل صفا کن.
بیا قدری خساست پیشگی کن
عرض کردم:
بنده کوچکتر از آنم که شما فرمودید
راه خود را بروید ، در سخنم عقلی نیست
موضوعات مرتبط: بداهه استاد فرمودند ، من عرض کردم
تعارف در مرام ما گناه است
کجا دارم تعارف ، مرد دانا
عرض کردم
بر من بگو که چه کس بی وفا شده
دانی چه کرده ای که چنین بر جفا شده؟
دریای شور قم ، نمکش ازجناب توست
او کرده ناز و چنین ، بی صفا شده
موضوعات مرتبط: بداهه استاد فرمودند ، من عرض کردم
خارج ز ادا و عور و وسواس
دارم به شما ارادتی خاص
از رقص نگو ، که جان فشانم
عاشق به دف و رباب و رقاص
تو کار خودت بکن ، میاتدیش
بازیچه شوی بدست اشخاص
عرض کردم من :
بنده دارم ارادتی عالی
بهر استاد م و جنابعالی
صد ماشاله به روی چون ماهت
ببرد رشک بر شما ، قالی
ما تلمذ کنیم. نزد شما
چون گذشت است از شما سالی
پس بشارت دهم ، که خوش باشی.
چون سرایم به رسم نقالی
موضوعات مرتبط: بداهه استاد فرمودند ، من عرض کردم
فرمودند:
بیا جانم تو هم اهل خساست باش با ما
که با بوسیدنت ما زهره ترکانیم
عرض کردم :
چون تو گرفتار به گیسوی یار
لیک کجا دست من و موی او
هجر کشم ، گریه کنم زار زار
ره نبرم بر دژ و باروی او
کرده مرا واله و شیدا و مست
آن وتر و قوس دو ابروی او
گر تو رسیدی به برش لحظه ای
تنگ بزن حلقه به بازوی او
من نچشیدم ز لبش بوسه ای
بوسه بزن برلب و لیموی او
موضوعات مرتبط: بداهه استاد فرمودند ، من عرض کردم
ما چه لایق به چنین مهرو محبت ، استاد
موضوعات مرتبط: بداهه استاد فرمودند ، من عرض کردم
شاخ سبیل تو همایونی است.
ای به فدایش همۀ شرق و غرب
من وسطم ، شرقی وغربی نی ام
اون وسطا لقمه زنم نرم و چرب
عرض ارادت بکنم ، اندکی
گر نپسندم چه کنم ، جرح و ضرب
موضوعات مرتبط: بداهه استاد فرمودند ، من عرض کردم
برای مرور کامل اشعار بر روی
ادامه مطلب
بزنید
موضوعات مرتبط: تک بیتی هاصنایع بدیع ابداعی خودمدو آنه - مزوجاتگشتانه - ترجیع بند مربععاشقانه هاشعر نواشعار کلاسیکاجتماعیاتگوناگونکشکول متفرقه جاتبداهه سراییشوخی با یزرگان شعر و ادب پارسیبداهه استاد فرمودند ، من عرض کردمدر رسای دوستاندر مذمت نا اهلانعارفانه هاکفریاتترانهرادیو شما _ دکلمه شاعردفتر عاشقانه ها + دکلمه شاعر
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 76 الی .....
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 51 الی 75
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 26 الی 50
تک بیت های عاشقانه _ سری اول _ شامل ابیات 1 الی 25
جان بسر
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 7
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - بچه محل
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 6
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 5
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 4
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 3
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 2
بداهه فرمودند ، عرض کردم -1
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - ما چه لایق
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - شاخ سبیل همایونی
حس خوبی است حس تهرانی
باید ببینم تا به کی
زمستان رفت وماندت رو سیاهی
خدا رحمت کند سیمین ما کو؟
قصه فیل و آن شب تاریک
منم و لا اله الا او
به گمانم که عاشقت هستم.
بگو از جان ما چه می خواهی؟
چون چربی و قند و اوره بالاست
سر راهت
تو تنها نیستی
من آدمم
تنهایی ممتد
مسلخ عشق
گرمای خورشید
چلچراغ
سکوت
نه تو عاشق شده ای
فلبت را ربوده ام
دلم را
و من همیشه فریادم
زبان احساسم
شام تا شام
بیات عشق
همیشه عاشق
آغاز
دو چشمت
خانه دوست کجاست
اهل حقم
توهم
کبر و غرور
سی سال حماقت
آدم و حوا