عاشقانه

دیوان سودمند

مجموعه اشعار صلاح الدین احمد (سودمندیان ) لواسانی

عاشقانه

هندی
دیوان سودمند مجموعه اشعار صلاح الدین احمد (سودمندیان ) لواسانی

عاشقانه

 
 
 
 

نگاهم  کن ،

نگاهی عاشقانه

نگاهی بی تکلف ،

بی  بهانه

نگاهم کن

که محتاج نگاهم

 اسیر و عاشق و

بی آشیانه

 

بیا جامی بده  ،

زان چشم مستت

خمار خمر آن  ،

خُم  الستت

بیا جامی بده ،

جانم بسوزان

که دادم، هستی

خود را بدستت

 

دلم را دربدر

بی  خویش کردی

 دل شیداییم را

 ریش کردی

 

دلم را  در

میان کوی بازار

سزاوارهزاران

نیش کردی

 

زدی زخمی

که در مانی ندارد

دوا و مرحم

جانی  ندارد

 

زدی  زخمی

ز تیر تیز مژگان

که دیگر دین 

و ایمانی ندارد

 

بزن نای ، نی ام

 را  شورکردی

ز شورت  دیده ام

 پر نور کردی

 بزن نای دلم

راهمدلی کن

دلم  را همدم

ماهور کردی

 

بتا  قدر دلم  ر

ادلبری کن

دمی جان وسرم را 

سروری کن

 

بتا قدری دگر،

دستی برافشان

به نیکی ،ساغرم

را ساغری کن

 

 

دوسه جامی بده ،

مخمورشب را

نم آبی بده این

 تشنه لب را

 

دوسه جامی بده

زآن خمره  ناب

که  شوید از تنم ،

این کهنه تب را

 

بسوزان هستی ام ،

هستی نخواهم

بجز  همه دستی ات ،

 دستی نخواهم

 

بسوزان  هستی ام،

چون درره عشق

دگر  این حال و

بد مستی نخواهم.




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: اشعار کلاسیک

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 14:48 | نویسنده : هندی |
تلمذ
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 76 الی .....
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 51 الی 75
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 26 الی 50
تک بیت های عاشقانه _ سری اول _ شامل ابیات 1 الی 25
جان بسر
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 7
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - بچه محل
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 6
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 5
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 4
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 3
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 2
بداهه فرمودند ، عرض کردم -1
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - ما چه لایق
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - شاخ سبیل همایونی
حس خوبی است حس تهرانی
باید ببینم تا به کی
زمستان رفت وماندت رو سیاهی
خدا رحمت کند سیمین ما کو؟
قصه فیل و آن شب تاریک
منم و لا اله الا او
به گمانم که عاشقت هستم.
بگو از جان ما چه می خواهی؟
چون چربی و قند و اوره بالاست
سر راهت
تو تنها نیستی
من آدمم
تنهایی ممتد
مسلخ عشق
گرمای خورشید
چلچراغ
سکوت
نه تو عاشق شده ای
فلبت را ربوده ام
دلم را
و من همیشه فریادم
زبان احساسم
شام تا شام
بیات عشق
همیشه عاشق
آغاز
دو چشمت
خانه دوست کجاست
اهل حقم
توهم
کبر و غرور
سی سال حماقت
آدم و حوا
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.