دیوان سودمند

مجموعه اشعار صلاح الدین احمد (سودمندیان ) لواسانی

دیوان سودمند

هندی
دیوان سودمند مجموعه اشعار صلاح الدین احمد (سودمندیان ) لواسانی

اطوار یار

 
 
 

به به از این اطوار یار 

از چشم خنجر دار یار


از ابروی عاشق کش و 

از گرمی بازار یار


از چرخش گیسوی او ،

رنگ سیاه موی او


لب های سرخ و گونه اش ،

از سینه تبدار یار


موضوعات مرتبط: بداهه سرایی

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 12:51 | نویسنده : هندی |

گریه

 
 
 

مادر تو را ، به گریۀ اول حیات داد.

تو ،  از کجای گریه ، به مادر رسیده ای؟


موضوعات مرتبط: بداهه سرایی

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 12:49 | نویسنده : هندی |

ساعت را بشکن

 
 

ساعت را می سازیم.
به دستان خویش

و به شماره می نشنیم

تیک تاک هایش را
.

بر جانمان فرو میریزند
هراس عبور لحظه ها را

و کوکشان می کنیم

باز هر دم
.

برای شکنجه ی دوباره.

 

چرا ؟
در چشمان

هیچ حیوانی
ترس از عبور زمان نیست
.


چرا اسب نجیب است
.
روباه مکار
.
بز دانا
.
چرا از
  دیو می ترسیم
در سایه
های شب.

چرا انگشت

به چشم می کنیم
و می گوییم
……


آخ………….. آخ

 

ساعت را بشکن

هراست
خواهد ریخت
.


موضوعات مرتبط: شعر نواجتماعیات

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 12:42 | نویسنده : هندی |

بهتر آن است

 
 
 
 

راه ، پر حادثه و دوره همه پر خطر است

بهتر آن است ، که جامی ز لب یار زنیم

بر لب جوی نشینیم و به همراه نسیم

بوسه بر سینه و ، بر گونه دلدار زنیم

عافیت گر طلبی، گوشه میخانه بمان

و نه باید بسر کوچه چپ جار زنیم


موضوعات مرتبط: بداهه سرایی

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 12:24 | نویسنده : هندی |

عزا

 
 
 
 آخر دنیاست
مگر اینجا

محرم رسیده و

ماتم آغاز شد

 

عزا دار

عزاداری ، عزادارانم

 

نه غلام اینم

نه سگ درگاه او.

 
هیچ خدایی را بر نمی تابم
چه رسد اینان
 
که خود را 
بنده او می خوانند .
 
 

موضوعات مرتبط: کفریات

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 12:4 | نویسنده : هندی |

رهایی

 

 

من هر شب 
خودم می خوابم
 
اما صبح 
یکنفر دیگر
 
برمی خیزم 
از بسترم
 
نمی دانم ، این !!!!
خوب است یا بد.
 
جالب تر آنکه
خود را وام دار
 
هیچ خدایی 
نمی دانم
 
 
 

موضوعات مرتبط: کفریات

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 11:47 | نویسنده : هندی |

اتم به اتم

 
 
 
 

بمب ها

اتم به اتم آماده پرتابند.

 

گرگ ها نفر به نفر ، .....

قربانیان خود را می درند.


طلا ، بی ارزش خواهد شد ....

آخرین روز .....

و قدرت ...... ،

پشم ..... ،

وململ انگلیسی ...... ،

کفن.


و خدایان در المپ

نقش دلقکها را بازی خواهند کرد.


موضوعات مرتبط: کفریات

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 10:54 | نویسنده : هندی |

آخر دنیاست

 
 
 
می گویند ،
آخر دنیا ست

چه خوب ،
دیگر هیچ خدایی
بر زمین باقی
نخواهدماند.

انسان فانی
چه ....
اعجوبه ای است.
 
 درجهنم می بینم تان
.....آقایان
اگر جهنمی بود
 

موضوعات مرتبط: کفریات

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 10:48 | نویسنده : هندی |

آماده باش

 
 
 
 
باور کنید ،........
زمین
چند روزی دیگر
بیش

میزبان ما
نخواهد بود.

میگویند
21دسامبر .

چنین باشد
یا نباشد

ما خود
زمین را

بسوی نیستی
 
می بریم.
 
بت باشی
یا حتی خدا.
 
تفاوتی ندارد ...
ول معطلی .
 
آماده باش
 

موضوعات مرتبط: کفریات

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 10:42 | نویسنده : هندی |

معابد فریب

 
 
 
 
قلمم را
تیز می کنم.
 
آخر دنیا
نزدیک است.

انسان و خدایانش
در سراشیبی نیستی .

خون می خواهند
راهبان معابد فریب .

موضوعات مرتبط: کفریات

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 10:30 | نویسنده : هندی |

دو آنه - تفاوت و تفاهم

 
 
 
 

زاویه

فرق نگاه من تو

موقع فهمیدن

 

و تفاهم یعنی

کاهش دامنه زاویه ها

با لبخند


موضوعات مرتبط: صنایع بدیع ابداعی خودمدو آنه - مزوجات

تاريخ : پنج شنبه 7 فروردين 1399 | 17:53 | نویسنده : هندی |

دو آنه - عشق و نفرت

 
 
 
 

عشق یک

 حادثه کوتاه است

 ازتلاقی نگاه

 

نفرت اما شاید

 حاصل درک غلط

 از من و ماست

موضوعات مرتبط: صنایع بدیع ابداعی خودمدو آنه - مزوجات

تاريخ : پنج شنبه 7 فروردين 1399 | 17:13 | نویسنده : هندی |

عاشقانه - درشبی سرد و مطلقا تاریک

 
 
 
 
خاطرم هست مست و بی پروا
در اتاقی کوچک و باریک
چشم تو آتشی به جان افکند
درشبی سرد و مطلقا تاریک

تن تو گرم بر تنم پیچید
بوی عطرت مرا هوایی کرد
لب من بوسه برلبت می زد
لب لعل ، توهمنوایی کرد
 

موضوعات مرتبط: عاشقانه هااشعار کلاسیک

تاريخ : پنج شنبه 7 فروردين 1399 | 1:49 | نویسنده : هندی |

دو آنه - زندگی و مرگ

 
 
 
 
 
زندگی قصه یک 
یک آمدن است
در شب بارانی  
 
 
مرگ اما ، یعنی
آخر خوب وبد  خاطره ها
در یک دم
 

موضوعات مرتبط: صنایع بدیع ابداعی خودمدو آنه - مزوجات

تاريخ : پنج شنبه 7 فروردين 1399 | 1:37 | نویسنده : هندی |
تلمذ
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 76 الی .....
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 51 الی 75
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 26 الی 50
تک بیت های عاشقانه _ سری اول _ شامل ابیات 1 الی 25
جان بسر
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 7
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - بچه محل
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 6
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 5
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 4
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 3
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 2
بداهه فرمودند ، عرض کردم -1
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - ما چه لایق
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - شاخ سبیل همایونی
حس خوبی است حس تهرانی
باید ببینم تا به کی
زمستان رفت وماندت رو سیاهی
خدا رحمت کند سیمین ما کو؟
قصه فیل و آن شب تاریک
منم و لا اله الا او
به گمانم که عاشقت هستم.
بگو از جان ما چه می خواهی؟
چون چربی و قند و اوره بالاست
سر راهت
تو تنها نیستی
من آدمم
تنهایی ممتد
مسلخ عشق
گرمای خورشید
چلچراغ
سکوت
نه تو عاشق شده ای
فلبت را ربوده ام
دلم را
و من همیشه فریادم
زبان احساسم
شام تا شام
بیات عشق
همیشه عاشق
آغاز
دو چشمت
خانه دوست کجاست
اهل حقم
توهم
کبر و غرور
سی سال حماقت
آدم و حوا
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد
.: Weblog Themes By SlideTheme :.