سریر مرگ

دیوان سودمند

مجموعه اشعار صلاح الدین احمد (سودمندیان ) لواسانی

سریر مرگ

هندی
دیوان سودمند مجموعه اشعار صلاح الدین احمد (سودمندیان ) لواسانی

سریر مرگ

 
 
 
 
 

ديشب

در خواب ديدم

كه مهياي رفتنم.

مقصد ابديت بود.

اگر ابديتي باشد.


و من ......

نشسته بر سرير مرگ

نه هراسم بود.

و نه

شوقي براي رفتن.

اما

زمان ، زمان رفتن بود.

و اين را

به درستي ميدانستم.


يكي آنطرف تر

به نجوا نشسته بود .

پاك شد زمين

از نجاستش امروز

آمين .......شكر.

اما

آنسو تر,

ديگري

وقيحانه فرياد كرد.

صد افسوس .

بايد بر زمين ميريختم

خونش را....

تا آموزه گردد.

ديگر روندگان را

بر اين طريق.


و من خاموش

مي رفتم

نشسته بر سرير مرگ .

نه شوقي براي ماندن .

نه هراسي از رفتن .

حتي نبود ...ميلي در سر

براي نگاهي دوباره

بر آنچه ...

گذشته بود و

رفته بود .


من وصله ناجور بودم

اين دنيا را .

جهاني كه هرگز

باور نكردمش

آني

هرگز.


از خواب برخاستم .

به نسيمي سرد.

كه نشست ،

از پنجره باز اتاق

بر صورتم

و فهميدم

كه خواب ديده ام

در خواب .


اما هنوز

مهياي رفتنم

حوصله ماندنم نيست

شايد رقتم

امروز..........

يا فردا..........

تا ببينيم ..........


 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: عارفانه هاکفریاترادیو شما _ دکلمه شاعر

تاريخ : شنبه 6 تير 1400 | 22:8 | نویسنده : هندی |
تلمذ
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 76 الی .....
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 51 الی 75
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 26 الی 50
تک بیت های عاشقانه _ سری اول _ شامل ابیات 1 الی 25
جان بسر
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 7
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - بچه محل
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 6
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 5
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 4
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 3
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 2
بداهه فرمودند ، عرض کردم -1
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - ما چه لایق
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - شاخ سبیل همایونی
حس خوبی است حس تهرانی
باید ببینم تا به کی
زمستان رفت وماندت رو سیاهی
خدا رحمت کند سیمین ما کو؟
قصه فیل و آن شب تاریک
منم و لا اله الا او
به گمانم که عاشقت هستم.
بگو از جان ما چه می خواهی؟
چون چربی و قند و اوره بالاست
سر راهت
تو تنها نیستی
من آدمم
تنهایی ممتد
مسلخ عشق
گرمای خورشید
چلچراغ
سکوت
نه تو عاشق شده ای
فلبت را ربوده ام
دلم را
و من همیشه فریادم
زبان احساسم
شام تا شام
بیات عشق
همیشه عاشق
آغاز
دو چشمت
خانه دوست کجاست
اهل حقم
توهم
کبر و غرور
سی سال حماقت
آدم و حوا
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.