دیوان سودمند

مجموعه اشعار صلاح الدین احمد (سودمندیان ) لواسانی

حضرت حاکی

هندی
دیوان سودمند مجموعه اشعار صلاح الدین احمد (سودمندیان ) لواسانی

حضرت حاکی

 
 
 
 

داده فرمان ، حضرت حاکی
شاعر ، خوش قریحه و خاکی


او که دانا ، به صرف و هم نحو است
دل سپرده ، به نور و تن پاکی


عاشق شعر و نقد و تنقیح است
از جدایی چون نای و نی شاکی


که بیایم ، به جمع سیمین ساق
بار دیگر به شور و چالاکی


السلام و علیک ، تحفه دهید
نغمه های وزین افلاکی

 


موضوعات مرتبط: بداهه سرایی

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 13:12 | نویسنده : هندی |

اطوار یار

 
 
 

به به از این اطوار یار 

از چشم خنجر دار یار


از ابروی عاشق کش و 

از گرمی بازار یار


از چرخش گیسوی او ،

رنگ سیاه موی او


لب های سرخ و گونه اش ،

از سینه تبدار یار


موضوعات مرتبط: بداهه سرایی

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 12:51 | نویسنده : هندی |

گریه

 
 
 

مادر تو را ، به گریۀ اول حیات داد.

تو ،  از کجای گریه ، به مادر رسیده ای؟


موضوعات مرتبط: بداهه سرایی

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 12:49 | نویسنده : هندی |

بهتر آن است

 
 
 
 

راه ، پر حادثه و دوره همه پر خطر است

بهتر آن است ، که جامی ز لب یار زنیم

بر لب جوی نشینیم و به همراه نسیم

بوسه بر سینه و ، بر گونه دلدار زنیم

عافیت گر طلبی، گوشه میخانه بمان

و نه باید بسر کوچه چپ جار زنیم


موضوعات مرتبط: بداهه سرایی

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 12:24 | نویسنده : هندی |

مجموعه اشعار صلاح الدین احمد لواسانی

تاريخ : چهار شنبه 14 بهمن 1399 | 17:0 | نویسنده : هندی |
تلمذ
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 76 الی .....
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 51 الی 75
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 26 الی 50
تک بیت های عاشقانه _ سری اول _ شامل ابیات 1 الی 25
جان بسر
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 7
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - بچه محل
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 6
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 5
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 4
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 3
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 2
بداهه فرمودند ، عرض کردم -1
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - ما چه لایق
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - شاخ سبیل همایونی
حس خوبی است حس تهرانی
باید ببینم تا به کی
زمستان رفت وماندت رو سیاهی
خدا رحمت کند سیمین ما کو؟
قصه فیل و آن شب تاریک
منم و لا اله الا او
به گمانم که عاشقت هستم.
بگو از جان ما چه می خواهی؟
چون چربی و قند و اوره بالاست
سر راهت
تو تنها نیستی
من آدمم
تنهایی ممتد
مسلخ عشق
گرمای خورشید
چلچراغ
سکوت
نه تو عاشق شده ای
فلبت را ربوده ام
دلم را
و من همیشه فریادم
زبان احساسم
شام تا شام
بیات عشق
همیشه عاشق
آغاز
دو چشمت
خانه دوست کجاست
اهل حقم
توهم
کبر و غرور
سی سال حماقت
آدم و حوا
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By SlideTheme :.