دیوان سودمند

مجموعه اشعار صلاح الدین احمد (سودمندیان ) لواسانی

سر راهت

هندی
دیوان سودمند مجموعه اشعار صلاح الدین احمد (سودمندیان ) لواسانی

سر راهت

 
 
 
 

 

سر راهت

نشسته ام

با شاخه اي

از گل سرخ

و مي جويمت

به هر نشانه اي.

از نسيم ميگيرم

سراغ ترا.........

هر  صبح.

 

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه هاشعر نو

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 23:17 | نویسنده : هندی |

تو تنها نیستی

 
 
 

تو تنها نيستي.

اگر مرا

به قلب خود

بسپاري.

 

و من

با هر نفس گرمت .

زنده ميشوم

در تو

 

....و گرم مي كنم

 

دستان سردت را

باهمه هستي ام.

با جانم....

تو تنها نيستي .......


موضوعات مرتبط: عاشقانه هاشعر نو

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 23:16 | نویسنده : هندی |

من آدمم

 
 
 

 

و من برخاستم

از ميان خاكستر

آتشي در دل

بر جا مانده

از آذرخش

و تو در قلبم

هويدا شدي

وحس كردم

لطافت عشق را.

و شعله ور شد

در جانم

مهرت


و من شايد

اول دلسوخته عالمم

من

آدمم.

 


موضوعات مرتبط: شعر نوکفریاترادیو شما _ دکلمه شاعر

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 23:16 | نویسنده : هندی |

تنهایی ممتد

 
 
 

اشگهایم را

برایت نامه می سازم

و میگویم

که قلبم

جایگاه توست

تویی تنها امید من

برای ماندن و بودن .

تویی تنها پناه این

تن رنجور.........

بیا با من بخوان

این بغض بی پایان

را از رنج این

 تنهایی ممتد

رهایم ساز

که من......

بی عشق تو هیچم

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه هاشعر نو

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 23:14 | نویسنده : هندی |

مسلخ عشق

 
 
 

 

گرمی نفسهایت

گرمم می کند

وقتی

رو به دریا می نشینم.

آبی آبی می شوم

وقتی

در دریای نگاهت

غرق می شوم.

می سوزم

در حرارت احساست

وقتی نشسته ام

بر زورق عشق.

مردم

نجاتم ندهید

منِ

غریق را .

می خواهم

حل شوم در امواج

گیسوان معشوق

شما  لذت مردن را

نمی شناسید

در مسلخ عشق.


 


موضوعات مرتبط: عاشقانه هاشعر نو

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 23:14 | نویسنده : هندی |

گرمای خورشید

 
 
 

وقتی از دریچه خیس چشمانم.

نگاه می کنم

آسمان شب را .

و تو را

در بلندای آن می بینم.

می دانم که ،

مرا نظاره نشسته ای .

وقتی چشم

بر هم می گذارم

و می نشینم

بر بال خیال

و اوج می گیرم

در بی پایان ،

فضای عشق

گرمای تنت را

بر پوستم

احساس می کنم .

با همه وجود .

زمین ،

به عشق خورشید

گرم است.


 


موضوعات مرتبط: عاشقانه هاشعر نو

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 23:12 | نویسنده : هندی |

چلچراغ

 
 
 
 

چلچراغ من

خورشید وار

در نگاه تو

خانه کرده است.

من می بینم

زلال

گوهر عشق را

در چشمانت

که نم نم فرو می ریزد

از شوق .

شور را

زمزمه می کنم

در تازه بیات غروب .

و در سویدای دشت

دل به ماهور می سپارم

با امید نگاه روشن تو.


 

موضوعات مرتبط: عاشقانه هاشعر نو

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 23:11 | نویسنده : هندی |

سکوت

 
 
 

سکوت

وقتی فریاد است

که ستم کشیده باشی.

 

ستم

وقتی ستم است

که جفا کار

معشوقت باشد

 

وجفا

وقتی جفاست

که اشگ را ازدیدگان

بی اختیار

جاری کند.

 

این زمان

تو ،

سکوت

پر رمز و راز

عشقی.

 

نه

تو فریاد عشقی

همیشه قرین عشق باشی

حتی در سکوت.


موضوعات مرتبط: عاشقانه هاشعر نو

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 23:9 | نویسنده : هندی |

نه تو عاشق شده ای

 

 

نم نمک ،

غصه رو مزه مزه کن

با یه ذره اشتیاق

با یه دریا معرفت

آروم آروم

برو تو جلد جنون

با یه ذره شرٌ و شور

با یه دنیا اشک وخون

کم کمک

آتیش و تو دلت بشون

با یه ذره التهاب

با یه دنیا پیچ وتاب


آسه آسه

برو تو خط فنا

با یه ذره جربزه

با یه دنیا آرزو

خب حالا

آستیناتو بالا بزن

ببینم قیافتو

آهان.......

حالا خالص شده ای

نه ، تو عاشق شده ای.

 

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه هاشعر نو

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 23:8 | نویسنده : هندی |

فلبت را ربوده ام

 
 
 

قلبت را ربوده ام
ازآن مجری که میدانی.
و در میان دو دیده
نشانده ام آن را.
تا رشک ماهتاب باشد
دو دیده من.

و در کوچه میدوم به شوق
برای رسیدن به لحظه ای
کان در دانه ها چشم تو
روشن کند دلم.

آه... من
زنده می شوم
دمادم
به شوق تو.

ای همنفس
بخوان مرا.
تا با یکدگر
من و تو ما شویم و بس.

من و تو
عشق را با هم
مزمزه خواهیم کرد
در سکوت صبح.


موضوعات مرتبط: عاشقانه هاشعر نورادیو شما _ دکلمه شاعردفتر عاشقانه ها + دکلمه شاعر

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 23:7 | نویسنده : هندی |

دلم را

 
 
 
 

دلم را

در میان

دستانت می نهم.....

که مرحم

درد است

عاشقان را .

و تنهاییت را

قسمت می کنم

با تنها ترین

عاشق.


و امان می برم

از شقاوت مرگ.

و سپیده دم

یاس را

به عطر افشانی

خواهم خواست

اگر دل

به دلم بسپاری.

وبوی خنک

نسیم صبح را

با هم

استنشاق

خواهیم کرد

اگر تو بخواهی. 

 

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه هاشعر نو

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 23:6 | نویسنده : هندی |

و من همیشه فریادم

 
 
 
 ومن همیشه فریادم

قلبی با من است روشن به عشق تو

لبی که تنها هنرش تکرار نام تو

و چشمانی پر نور ز دیدار تو

من خدا را در وجود تو می بینم

باور نمی کنی

نگاهی به آیینه کن.

و چنین است

که به انتظار تو نشسته ام.


موضوعات مرتبط: عاشقانه هاشعر نو

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 23:5 | نویسنده : هندی |

زبان احساسم

 
 
 
 

زبان احساسم

چسبيده ته حلقم.

امكان سرودنم نيست.

مپرس چرا ؟....

من نيز نميدانم.

برايت شاخه گلي ميفرستم.

وماه را

اگر در آسمان باشد

امشب.

به ياد تو

نظاره خواهم كرد.

با تمام احساسم......

و با عشق......

زبان احساسم

چسبيده ته حلقم.

امكان سرودنم نيست.

مپرس چرا ؟.........

من نيز نميدانم.

پس بپذير امشب

اين شاخه گل را......

پيچيده در لفاف عشق .


موضوعات مرتبط: عاشقانه هاشعر نو

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 23:5 | نویسنده : هندی |

شام تا شام

 
 
 
 

هر نفسم

مرور عشق است .

ميشنوي

تكرار نام خود را

در نفسهايم.

شام تا شام.


موضوعات مرتبط: عاشقانه هاشعر نو

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 23:4 | نویسنده : هندی |

بیات عشق

 
 
 

من تناور درخت عشقم

نگاهم كن.

ببين تصاوير دلهاي عاشق را

بر پيكره ام.


من ترانه خوان عشق توام.

گوش دل بمن بسپار

تا ترا زمزمه كنم

شوري از بيات عشق.



موضوعات مرتبط: عاشقانه هاشعر نو

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 23:3 | نویسنده : هندی |

همیشه عاشق

 
 
 

در " زمزمه " جويبار

در " هاي و هوي " نسيم

در " ترنم ترانه " باران

در " خش وخش " شاخسار نو رسيده

ودر " چهچهه مستانه " پرنده كوچك عاشق

نام بلند تورا مي شنوم

اي هميشه عاشق

اي هميشه غريب

و.....

در نور در خشان خورشيد

در رنگ سبز طبيعت

در آبي دريا

در فيروزه فام بلند آسمان

در سرخي غروب

سيماي تابناك تو را مي بينم

اي هميشه عاشق

اي هميشه غريب


 

موضوعات مرتبط: عاشقانه هاشعر نو

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 23:2 | نویسنده : هندی |

آغاز

 
 
 
 
 

وه چه زیباست

چنین آغازی

 که از آن

پنجره رو به طلوع

 چهره پاک تو

بر سینه نشست.

 

 وه چه تلخ است و سیاه

 روز پایان

شکفتن در تو

 روز آغازشکستن

در خود

 من تو را میخواهم

 تا شقایق باقی است.

 دوستت دارم من

 تا که هستی جاری ست

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه هاشعر نو

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 23:0 | نویسنده : هندی |

دو چشمت

 
 
 
 

دو چشمت را

 برای بار آخر

 خوب می بینم

 که شاید مرحمی

 بر زخم جان باشد .

 و با اندوه

 جاری می شوم

در راه

 و می کوشم

 که در

تاریکی مطلق

 بدور از

زره ای امید

 دلم را

 در دل خاک

فراموشی

 فرو سازم.

 من و تو

 عاشقیم اما.........

 میان ما

 هزاران کوه و ...

 صد دریاست .

 هزاران

وحشت و تردید

 صد ها

شاید و اما ... ست.


 


موضوعات مرتبط: عاشقانه هاشعر نو

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 22:59 | نویسنده : هندی |

مطمئن باش

 
 
 

مطمئن باش که من میدانم
تو چراعاشق باران بهاری هستی
و چرابا گلسرخ
قصه ها می سازی.
همچنین می دانم
که چرا همسفری با ماهی
در دل آبی فیروزه ای حوض حیاط.
خوب می فهمم که
تو چرابا دگران می خندی….
و چگونه به سحر
تازگی می بخشی.
خوانده ام راز تو را
از سراشیبی آن گونه خیست با اشگ
عشق رسوا تر از آن است
که با خاموشی
نشود فهمیدش …..
در نگاه عاشق .


موضوعات مرتبط: شعر نورادیو شما _ دکلمه شاعر

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 15:25 | نویسنده : هندی |

ساعت را بشکن

 
 

ساعت را می سازیم.
به دستان خویش

و به شماره می نشنیم

تیک تاک هایش را
.

بر جانمان فرو میریزند
هراس عبور لحظه ها را

و کوکشان می کنیم

باز هر دم
.

برای شکنجه ی دوباره.

 

چرا ؟
در چشمان

هیچ حیوانی
ترس از عبور زمان نیست
.


چرا اسب نجیب است
.
روباه مکار
.
بز دانا
.
چرا از
  دیو می ترسیم
در سایه
های شب.

چرا انگشت

به چشم می کنیم
و می گوییم
……


آخ………….. آخ

 

ساعت را بشکن

هراست
خواهد ریخت
.


موضوعات مرتبط: شعر نواجتماعیات

تاريخ : شنبه 9 فروردين 1399 | 12:42 | نویسنده : هندی |

مجموعه اشعار صلاح الدین احمد لواسانی

تاريخ : چهار شنبه 14 بهمن 1399 | 17:0 | نویسنده : هندی |
تلمذ
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 76 الی .....
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 51 الی 75
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 26 الی 50
تک بیت های عاشقانه _ سری اول _ شامل ابیات 1 الی 25
جان بسر
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 7
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - بچه محل
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 6
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 5
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 4
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 3
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 2
بداهه فرمودند ، عرض کردم -1
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - ما چه لایق
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - شاخ سبیل همایونی
حس خوبی است حس تهرانی
باید ببینم تا به کی
زمستان رفت وماندت رو سیاهی
خدا رحمت کند سیمین ما کو؟
قصه فیل و آن شب تاریک
منم و لا اله الا او
به گمانم که عاشقت هستم.
بگو از جان ما چه می خواهی؟
چون چربی و قند و اوره بالاست
سر راهت
تو تنها نیستی
من آدمم
تنهایی ممتد
مسلخ عشق
گرمای خورشید
چلچراغ
سکوت
نه تو عاشق شده ای
فلبت را ربوده ام
دلم را
و من همیشه فریادم
زبان احساسم
شام تا شام
بیات عشق
همیشه عاشق
آغاز
دو چشمت
خانه دوست کجاست
اهل حقم
توهم
کبر و غرور
سی سال حماقت
آدم و حوا
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By SlideTheme :.